اتوبوس آبی

ساخت وبلاگ
 از آنشب چیز بیشتری به خاطر نمی آورد. تنها یک آسمان نیمه ابری بود و برّاق و، زمینی که خیس از باران بود. بهار تازه آمده بود.  او رفته بود توی بالکن و رو به تمام شهر گفته بود " کسی که چیزی برای از دست د اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 125 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 12:40

 هیچکس ندیده بود او از آن اتاق خارج شود. حتا در فیلم های دوربین های مداربسته هم اثری از خروج انوش خان از اتاقش در هتل نبود. فقط صدای شلیک گلوله ای آمد و همه به سمت اتاق رفتند و با یک اتاق خالی رو به ر اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 12:40

 حالا هر بعد از ظهر، روی صندلی اش در بالکن یک خانه که در طبقه ی چهارم ِ یک ساختمان چهار طبقه است، می نشیند و به روزهایی که گذشته اند فکر می کند و به تمام چیزهایی که آنها " زندگی " نامیده بودنش. به تما اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 12:40

 خودش را می دید که دارد جلوی کنگره ی آلاباما برای سیاه پوستان سخنرانی می کند. شده بود " مارتین لوترکینگ " و با آدمهای زیادی، از " سلما " راه افتاده بودند و آمده بودند تا " مونتگومری " . دیگر تمام شده اتوبوس آبی...
ما را در سایت اتوبوس آبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aotobousabee3 بازدید : 99 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 12:40